گروه آموزشی درخشش در زمینه مشاوره تلفنی و اینترنتی نیز فعالیت دارد. ما میتوانیم بصورت مشاوره حضوری و یا مشاوره تلفنی و اینترنتی با شما در تماس باشیم.
ارتباط والدین تاثیرگذار
در دنیای امروز (عصر ارتباطات) نامیده میشود.هر انسانی که بتواند با دیگران حتی اشیاء اطراف و لحظه های زندگیاش ارتباط خوب و موثری برقرار کند ، انسان موفق است .
امروز با توجه به فاصله گرفتن بسیار زیاد (دنیای فرزندان) با (دنیای والدین) بسیاری از صاحب نظران معتقدند که :
( اختلاف نسل ) به (گسست نسلها )تبدیل شده است.
اغلب والدین از اینکه کمتر میتوانند بر فرزندانشان تاثیری مطلوبی بگذارند و فرزندانشان به حرفهای انها گوش نمیدهند و ارزشهای خانوادگی را که برای والدین اهمیت دارد ، رعایت نمیکنند ، گله مندند و میپرسند چه کار کنیم تا در ارتباط با فرزندانمان تاثیرگذاری بیشتر و مطلوب تری داشته باشیم ؟
در مقابل بسیاری از فرزندان به ویژه نوجوانان نیز گله مندند که چرا والدین حرفهای آنها گوش نمی دهند و آنها را درک نمیکنند و در ارتباط با آنها بیشتر دستور می دهند و نصیحت میکنند؟
در پاسخ این دو گروه باید گفت دلایل عدم ارتباط خوب ، نداشتن باورهای مهارت های ارتباطی ، مناسب است.و چون ادمها محصول عادتها هستند بهتر است با کشف راه های جدید ارتباطی عادت ها را شکست .
گام اول کسب آگاهی و اطلاعات درست و یافتن روشهای ارتباط موثر است .
تعریف ارتباط موثر ، رابطه ای است که در آن شخص به گونه ای عمل کند که در آن علاوه بر اینکه خودش به خواسته هایش میرسد افراد مقابل نیز احساس رضایت دارند .
انواع ارتباط بین فردی:.
۱٫ارتباط قدرت مدار خود محور
شخصی که چنین رفتاری دارد معمولا :
میخواهد نظر خودش را به دیگران تحمیل کند .
حوصله گوش داد به حرفهای دیگران را ندارد.
بیشتر نصیحت میکند ، پند و اندرز میدهد .
رفتارش مستبدانه و دیکتاتورانه است .
حرف ، حرف خودش است و دایم فرمان میدهد .
دیگران را از عاقبت کارهایشان میترسان.
اینگونه اشخاص در درون خود اغلب احساس گناه و خجالت دارند.
از دیگران واکنش های منفی دریافت میکنند و مقبولیت چندانی ندارند.
این گونه افراد اغلب تنها میمانند .
با رفتار تلافی جویانه دیگران روبه رو میشوند اما تقصیر تمام اینها را متوجه دیگران میدانند و آنها را سرزنش میکنند.
-
ارتباط منفعلانه :
در این روش شخص آگاهانه سعی میکند :
از درگیری اجتناب کند حتی اگر نتیجهاش رنج بردن خودش باشد . به جای عمل ، عکس العمل نشان میدهد .
خواسته های دیگران را به خود ترجیح میدهد و اطرافیان هم بیشتر از رفتار او سوء استفاده کرده و از طرف آنها تصمیم میگیرند و سهم انها را در رابطه انکار میکنند یا به انها کار بیشتری ارجاع میدهند
زمینه اینگونه رفتارها بیشتر عامل ترس است .
ترس از باختن در درگیری ها از سویی و نیاز به آبروداری از سویی دیگر ، ترس از روبرو شدن با عدم قبول یا توافق دیگران از سویی و نیاز به مورد محبت قرار گرفتن و به هر قیمتی مورد قبول واقع شدن از سوی دیگران.
ترس از طرد شدن و عدم اهمیت دیگران به اندیشه ها و عقاید خود . ترس از دست دادن کنترل اخلاقی و رنجیدن دیگران .
اغلب عصبانی ، مایوس ، انزوا طلب و غیراجتماعی اند .در درون خود عموما احساس نگرانی ، نارضایتی و رنجش دارند.
ارتباط موثر :
شخصی که جنین رفتاری مثبت و تاثیرگذار دارد معمولا :
با خودش و درونش رابطه ای آگاهانه دارد
خود و دیگران را انطور که هستند میپذیرد
به احساس ها ،نیازها ، افکار و اندیشه های خود واقف است
در صورتی که به کمک دیگران نیاز پیدا کند ، انرا بیان میکرده و از دیگران درخواست کمک دارد ودر عین حال برای دیگران و حقوقشان ،احترام قایل است .
از سلامت روانی برخوردار است
برای کسب حقوقش پایداری میکند
مستقیما رابطه برقرار میکند
احساس ، خواسته ها و عقاید خود را صادقانه بیان میکند .
قابل اعتماد ، سازگار ، باز و روراست است .
نظر و اراده خود را به دیگران تحمیل نمیکند .
به حقوق دیگران اسیب نمیزند
از عزت نفس بابایی برخوردار است و برای رسیدن به خواسته هایش قدم اول را بر میدارد. داشتن ارتباط موثر با فرزندان سبب میشود فاصله بین دنیای فرزندان و دنیای والدین کاهش پیدا کند و روابط گرمی در خانه حاکم شود.در مقاله قبلی انواع ارتباط توضیح داده شد و در این مقاله به راه های کسب ارتباط موثر در خانواده پرداخته میشود :
راه های کسب ارتباط موثر در خانواده :
-
فرزندانمان را همان گونه که هستند بپذیریم ، نه اینکه بخواهیم انها را در قالب خواستههای خود شکل بدهیم .
-
اگر یکی از رفتارهای فرزندانمان برای ما قابل پذیرش نیست ، همان رفتار را زیر سوال ببریم نه کل شخصیت او را مثلا نگوییم : تنبل ، بی عرضه ، و …
-
وقتی مسلهای به وجود میآید اول مالکیت مسله را معین کنیم که مسله متوجه چه کسی است یا چه کسی را نارحت کرده است. ایا مسله مربوط به ماست ؟ مربوط به فرزندانمان است ؟ یا نوع رابطه مسله دارد ؟ مسولیت و مالکیت خودمان را برعهده بگیریم و ان را با پیام ” من” بدون مقصر دانستن یا سرزنش کردن دیگران بیان کنیم و دیگر اعضاء خانواده فرصت دهیم که به احساس ما احترام بگذارند و رفتارشان را طوری تغییر دهند که که مسله حل شود
-
اگر فرزند مسله دارد سعی کنیم مسولیت و مالکیت مسله را به خود او واگذار کنیم و با گوش دادن فعال و همدلی ،توجه کردن بدون سرزنش و مقصر دانستن و رایه راه حل به او ، کمک کنیم که خودش به راه حل برسد .در این صورت به ان راه حل عمل خواهد کرد و به استقلال و خود باوری بیشتری میرسد.
-
در صورتی که نوع رابطه مسله دارد مسله را به روشنی بیان کنیم.و با شرکتتمتم افراد درگیر در مسله و یادداشت تمام راهحلهای ممکن که از طرف همه افراد بیان میشود ، به راه حلی برسیم که توافقی باشد .در عین حال برای عمل به راه حل زمانی را درنظر بگیریم ، در صورتی که راه مورد توافق در زمان مقرر به نتیجه نرسد دوباره سعی کنیم راه حل تازهتری را انتخاب کنیم به بیان دیگر :به بیان دیگر اگر یک بار راه حلی را انتخاب کردیم و به نتیجه نرسیدیم ،یعنی باید راه دیگری را انتخاب کنیم .
-
در صورتی که مشکلاتمان در مورد اختلاف نظر در ارزشهاست .دقیقا به فرزندانمان گوش بدهیم و اگر ارزش مورد علاقه او تناقضی با ارزشهای مهم اعتقادی و فرهنگی ما نداشت بگذاریم به ان عمل کنیم .و اگر تنلقضی داشت سعی کنیم با گوش دادن به صحبتهای او و بیان نظرات خود بر ارزشهای او تاثیر بگذاریم که از طریق عمل کردن به ارزشهای خود و یا در میان گذاردن عقاید ، دانش و تجربه هایمان میتوانیم بر ارزش های او تاثیر بگذلریم.فقط نباید حرفمان و نظرمان را زیا تکرار کنیم .
-
راه حلی انتخاب کنیم که دو طرف برنده باشند نه اینکه در انتها یک طرف بازنده شود
-
در مقابل مقاومت دیگران ان را تایید کنیم مثلا بگوییم ” اگر من هم بودم همین احساس را داشتم ” چرا که : این مقاومت ما را در مقابل مقاومت دیگران دیگران است که مشکل افرین است نه مقاومت دیگران به تنهایی .
-
چون نگرش و دنیای هر فرد با دیگری متفاوت است یقینا انسان ها دنیا را نتفاوت درک میکنند پس با ادم های متفاوت بایستی برخورد های متفاوت داشت.
-
” اول باید به دنیای فرزتدانمان پا بگذاریم بعد انها را به دنیای خود دعوت کنیم ” .
-
بر این باور باشیم که هم من خوبم و هم فردی که با او ارتباط برقرار میکنم تا در ارتباط به تفاهم برسیم . مشکل امروز خانواده ها عدم تفاهم نیست بلکه سوء تفاهم است.